سلبریتیهایی که تیم فوتبال دارند
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۹۳۸۹۸
افراد مشهوری که باشگاه فوتبال دارند و تصمیمشان برای سرمایهگذاری در این ورزش را با هم مرور میکنیم.
به گزارش مشرق، برخی از افراد مشهور تمایل به خرید باشگاه ورزشی دارند و در طول سالها سعی کردند حداقل سهمی در یکی از تیمهای ورزشی سراسر جهان داشته باشند. نشریه «پیپل» چند تن از مشاهیر جهان را که تصمیم به سرمایهگذاری در باشگاههای فوتبال کردند را برشمرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ناتالی پورتمن (باشگاه فوتبال آنجل سیتی)
با توجه به اینکه تیم ملی زنان ایالات متحده در صحنه جهانی کولاک به پا کرده و غیرقابل توقف است، ناتالی پورتمن فرصت را غنیمت شمرد و به راهاندازی یک تیم رقابتی فوتبال زنان کمک کرد. او در کنار اسطوره فوتبال زنان جولی فودی، بنیانگذار ردیت (و سرنا ویلیامز) الکسیس اوهانیان و بازیگران زن اوزو آدوبا، آمریکا فررا، جنیفر گارنر، ایوا لانگوریا و لیلی سینگ به تأسیس این تیم کمک کرد. بسیاری از زنان مشهور دیگری هم به این تیم پیوستند و سرمایهگذاران همچنان به جذب چهرهها به این باشگاه تازه تاسیس مشغول هستند.
پورتمن درباره تصمیم خود برای رهبری این حرکت به نشریه «پیپل» گفت: «ما میخواهیم قهرمانان ورزشی و الگوهای مثبت رفتاری در ورزش را گسترش دهیم تا زنان هم در این موقعیتها حضور داشته باشند. تجلیل از زنان در همان سطحی که ما از ورزشکاران مرد تجلیل میکنیم، نشانه بالا بردن سطح فرهنگ است.»
رایان رینولدز و راب مکالهنی (رکسام)
رینولدز و مکالهنی تیم لیگ ملی انگلیس را در سال ۲۰۲۰ خریدند و برای فرونشاندن کنجکاوی بسیاری از هواداران که میپرسیدند چرا این دو ستاره دست به چنین اقدامی زدند، مستندی را منتشر کردند که کل روند را نشان میدهد.
رکسام در زمان خرید توسط این دو نفر، در انتهای لیگ ملی قرار داشت، اما ممکن است مالکیت این دو نفر باعث افزایش اعتماد به نفس باشگاه شده باشد، زیرا سال بعد توانستند در جایگاه دوم قرار بگیرند و حتی به جام اتحادیه فوتبال انگلیس رسیدند.
دیوید بکام (اینترمیامی و سالفورد سیتی)
دیوید بکام، اسطوره فوتبال، اندکی پس از بازنشستگی در سال ۲۰۱۳، مذاکراتی را برای عضویت در بخش مالکیت تیمی در MLS که در میامی راهاندازی شود، آغاز کرد. پس از یک پروسه طولانی و دشوار که چندین سال به طول انجامید، اینتر میامی در سال ۲۰۲۰ اولین بازی خود را با حضور بکام به عنوان سهامدار بخش کوچکی از باشگاه انجام داد. اما بکام در سال ۲۰۲۱ به همراه برادران خورخه و خوسه ماس سهامداران اصلی تیم شدند.
مالکیت بکام محدود به باشگاه ایالات متحده نمیشود. او در سال ۲۰۱۹ ده درصد از سهام سالفوردسیتی مستقر در انگلیس را هم از آن خود کرد.
مایکل بی جردن (بورنموث)
این بازیگر مشهور ممکن است راه خود را در عرصه بوکس بلد باشد، اما در زندگی واقعی، یکی از سرمایهگذاران بخش کوچکی از تیم فوتبال انگلیسی بورنموث است. اگرچه درصدها و مقادیر دلاری فاش نشد، لیگ برتر اعلام کرد که بیل فولی، تاجر آمریکایی، به عنوان سهامدار بزرگ قرارداد خرید را رهبری کرد، در حالی که جردن بخش کوچکی از سهام را در دست گرفت.
کلی ریپا و مارک کنسوئلوس (کامپوباسو ۱۹۱۹ و آسکولی افسی)
کلی ریپا و مارک کنسوئلوس در نوامبر ۲۰۲۲ اعلام کردند که در حال سرمایهگذاری بر روی دو تیم فوتبال ایتالیایی کامپوباسو ۱۹۱۹ و آسکولی افسی هستند و نقش مالکیت مشترک کامپوباسو برای کمک به بازگشت آنها به موفقیت در لیگ فوتبال ایتالیا را خواهند داشت.
کنسوئلوس به نشریه «پیپل» گفته بود که وضعیت بد تیم و عدم موفقیتش باعث شده که تصمیم به سرمایهگذاری بر این باشگاه بگیرند. او گفت: «وقتی داستان تیم را شنیدم و نگرانی طرفدارانشان از خطر از دست دادن تیم مورد علاقه خود را دیدم، با کِلی تصمیم به مشارکت و کمک گرفتیم.»
منبع: روزنامه خبر ورزشیمنبع: مشرق
کلیدواژه: سالگرد شهادت حاج قاسم قیمت دیوید بکام ناتالی پورتمن اینتر میامی رایان رینولدز خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سرمایه گذاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۳۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه میرود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستانها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلمهای «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایشهای «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.
جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالشهای زندگی زناشویی میپردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشهای و تکراری به نظر میرسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحرانها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسندهی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.
کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر میرسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ میداد، فرجام مثبت و امیدوار کنندهتری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.
اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیباییهای ظاهری بود.
در «رجوع» دیالوگها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستانها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.
اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمیتوان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق میدهد، درس میدهد و شاید راهی نشان میدهد و....
اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.
بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایتهایی گزارش گونه دارند. روایتهایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شدهاند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجهگیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالشهای جدی میشوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش میدهد؛ در بطن جامعه خانوادههایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.
کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر میدهد و مخابرهگر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسندهی این نمایشنامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.
شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمیشود.
اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوتهای اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.
اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.
کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شدهاند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمیرسد. اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمیشود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.
البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنهای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبههای نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.
اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانوادهای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.
رفتن سراغ موضوعهای اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطرافمان آنها را دیدهایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوعها حتی اگر بدون ارائهی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، میتوانند اثرگذار باشند.
منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه میشویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش میکنند و این نکتهای است که به واسطه آن نمیشود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.
در پایان باید گفت علیرغم کاستیهایی که در نمایش «رجوع» به چشم میخورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.
توضیحات نمایش:
رجوع
نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی
بازیگران:
نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ
-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------
انتهای پیام/